🎮 سرمایه‌گذاری آگاهانه در صنعت بازی

چگونه از توهم ارزش به ارزش واقعی و پایدار برسیم؟

در جهانی که صنعت بازی‌سازی در آن با سرعتی سرسام‌آور، در حال تغییر و تحول است، بسیاری از سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی در ایران و شاید جهان، هنوز در تشخیص منبع واقعی ارزش دچار سردرگمی و اشتباه می‌شوند.
برخی به دنبال تقلید از ترندهای جهانی می‌روند، بعضی بر تیم تکیه می‌کنند، برخی خود را با آمار و ارقام غرق می کنند و گروهی هم ارزش را در ابزار، وجنات و ظاهر یک کسب و کار خلاصه می‌کنند. اما مطالعه و تجربه‌ی چند دهه‌ی اخیر نشان داده است که در نهایت تنها یک بنیان برای سرمایه گذاری و توسعه پایدار و ماندگار باقی می‌ماند.
این مقاله یک راهنمای نگرش برای سرمایه گذاری در حوزه بازیست، تا از بین تمام نگرشها به انتخاب و نگاهی فراتر از پول، تیم و ترند برسیم.

درباره‌ی نویسنده

به مطالعه و تجربه اشاره شد، پس لازم است بدانیم نگاه پشت این لنز از آن کیست؟

من، فرهود فرمند، نخستین بار در ده‌سالگی به عنوان یک ذهن خلاق و طراح از تلویزیون ملی ایران معرفی شدم.
در دهه‌ی هفتاد شمسی مسیر حرفه‌ای‌ام را در تولید بازی‌های دیجیتال آغاز کردم و با بازگشت بازی «سوپر شیپ» بعد از 21 سال، به‌عنوان اولین بازی‌ساز اورجینال تاریخ ایران شناخته شدم.
تجربه‌ی موفق تولید بازی «کوهنورد» سبب شد تا به عنوان ارزیاب، مشاور و کارشناس رسمی در بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای ایران فعالیت کنم؛ جایی که تصمیم‌گیری درباره‌ی سرمایه‌گذاری و تأیید نهایی طرح‌ها انجام می‌شد.

و بعد با آغاز سال 2017، حضورم در کادر علمی دانشگاه ایتالیا بعنوان استاد افتخاری، شریک و ارزیابی آثار دانشجویان حوزه‌ی بازی‌سازی، دید مرا از دو منظر آکادمیک و تجاری بسط داد — ترکیبی که امروزه برای تحلیل مسیرهای پایدار در صنعت بازی بی اغراق حیاتی است.

این مقاله، حاصل بیش از دو دهه تجربه‌ی مستقیم در تولید، ارزیابی و حضور در روند سرمایه‌گذاری در پروژه‌های بازی‌سازی داخلی و خارجی است؛ راهنمایی برای کسانی که می‌خواهند در این حوزه نه فقط سرمایه‌گذاری، بلکه « آینده‌سازی » کنند.


در ادامه، پنج اصل طلایی،

بایدها و نبایدهای اساسی سرمایه‌گذاری در صنعت بازی را مرور می‌کنیم:

 

۱. از سرمایه‌گذاری روی کلون‌ها و ترندهای زودگذر پرهیز کنید

 

در دنیای دیجیتال، هر ترند عمر محدودی دارد. تقلید از بازی‌های موفق یا «کلون‌سازی» در ظاهر ساده و کم‌ریسک به‌نظر می‌رسد، اما در عمل اغلب به اتلاف منابع، انرژی انسانی و فرصت‌های استراتژیک منجر می‌شود.

کلون‌ها:

  • هویت پایدار ایجاد نمی‌کنند.

  • توان رقابت در بازار جهانی را ندارند.

  • نمی‌توانند سهم بازار بازی اصلی را تصاحب کنند یا وارد قلمرو ارزآوری آن شوند.

  • فاقد ارتباط عاطفی و ارزش احساسی برای بازیکنان هستند و شاید حتی بازیکنان اصلی به آن حمله کنند و توسعه دهنده را مورد شماتت و نقد قرار دهند.

کلون‌ها معمولاً شبیه علف‌هایی هستند که کنار گندم رشد می‌کنند؛ از همان خاک و نور تغذیه می‌کنند، اما کسی از آنها نان نمی‌پزد—مگر این‌که واقعاً بهتر از گندم شوند.

در اکوسیستم خلاقیت، کلون‌ها در لحظه تولد انگل محسوب می‌شوند.

Clone games = Mimic weeds

البته برخی با صرف هزینه‌های درست و هدفمند می‌توانند تکامل پیدا کنند؛ انسان‌ها همیشه می‌توانند بهتر شوند—اگر بخواهند.

پس:

  • اگر کلون فقط تقلید کند: انگل است.

  • اگر بهبود دهد: تکامل است.

  • اگر مسیر جدیدی خلق کند: دیگر کلون نیست—خالق است.

و درباره‌ی ترندها:

سرمایه‌گذاری روی ترند، شبیه خرید بلیت موجی است که در حال فروکش کردن است و تعقیب آنها توسط شما محکوم به گل نشستن.


۲. حساسیت روی تیم، نشانه‌ی اضطراب شماست

 

بیشتر سرمایه‌گذاران اولیه در ایران و جهان روی «تیم» تمرکز می‌کنند — اینکه چند نفرند، چقدر سابقه‌ی همکاری دارند، اعتبارشان چگونه است، یا چند بار شکست خورده‌اند. اما باید توجه داشت:


هر تیم، حتی بهترین تیم دنیا، روزی دچار تغییر می‌شود.

اگر بنیان سرمایه‌گذاری فقط بر مبنای حضور افراد تیم باشد، آن سرمایه‌گذاری در واقع بر پایه‌ی وابستگی انسانی بنا شده، نه زیرساخت فکری.
در واقع، حساسیت زیاد روی تیم نشان می‌دهد که خود سرمایه‌گذار نیز از آسیب‌پذیری روابط انسانی کاملاً آگاه است، اما به جای ساختن بنیان پایدار، انرژی را صرف کنترل ناپایدارترین بخش ماجرا می‌کند.

در دنیای انسانها حتی جنگیدن برای سخت ترین پیوندها، ضامن ماندگاری نیست.


۳. از حاشیه سازان و رقابت‌های سمی دوری کنید

 

در بازار کوچک و پرتنش بازی‌سازی، بسیاری تاب باخت ندارند. پذیرش شکست برایشان پایان ناباوریهایشان نیست، بلکه آغاز جنگ روانی است.
در چنین محیطی، تخریب، نفرت پراکنی، دروغ، بهتان، افتراء و ائتلاف‌های ظاهری به‌جای همکاری صادقانه رشد می‌کنند.

سرمایه‌گذار خردمند و بازیساز هوشمند باید از این حلقه‌ها فاصله بگیرد.
زیرا:

  • انرژی سازمان را از مسیر تولید به دفاع کردن، منتقل و منحرف می‌کند.

  • تمرکز تیم را از هدف به حواشی و پرکردن خلع های فردی و اجتماعی بازنده ها می‌کشاند.

  • باعث فرسایش برند و از بین رفتن اعتماد عمومی در دراز مدت می‌شود.

هیچ تیمی با تخریب دیگری رشد نکرده است.
پایداری یعنی رشد در سکوت، نه جلب توجه در جنجالها و شیپورهای خبری.


۴. فریب ثروت ظاهری را نخورید

 

ثروتهایی که از نوسانات ارز، تورم، یا تجمیع تجهیزات به روز حاصل شده، هیچ‌کدام ارزش ذاتی ایجاد نمی‌کنند.
ساختمان و دکوراسیون، میز و مبلمان، لپ‌تاپها و ابررایانه ها یا استودیو شیک بالای شهر، همه ابزارند — نه شاخص سرمایه‌گذاری هوشمند.

در صنعتی مانند بازی که با یک لپ‌تاپ و ذهنی خلاق می‌تواند جهانی را تغییر دهد، پولِ بدون اندیشه، فقط بار اضافی است.

اگر فردا دستور تخلیه‌ی شهر صادر شود، از دارایی واقعی شما چه می‌ماند؟


جواب روشن است: دارایی فکری، ایده، برند، کد، و شخصیت‌ها.
همه‌ی آنچه در ذهن و قلب مخاطب جا گرفته، نه در دفتر و مبلمان.


۵. مالکیت فکری (IP)؛ ستون فقرات سرمایه‌گذاری پایدار

 

مالکیت فکری قلب تپنده‌ی صنعت سرگرمی و بازی است.
ایده‌ای که از ذهن یک خالق متفکر زاده می‌شود و در قالب داستان، شخصیت، مکانیک یا جهان روایت شکل می‌گیرد، می‌تواند تا دهه‌ها جریان درآمدی ایجاد کند.

چرا IP مهم‌تر از پول یا تیم است؟

  • چون قابل انتقال واقعی نیست؛ حتی اگر فروخته شود، ریشه‌اش در ذهن خالق باقی می‌ماند.

  • چون ارزش تصاعدی دارد؛ هر محصول، اقتباس یا همکاری، ارزش آن را چندبرابر می‌کند.

  • چون در برابر نوسانات بازار (طلا، ارز و…)، مهاجرت یا جدایی اعضا و شرایط منطقه‌ای کاملاً مستقل و ایمن است.

در بسیاری از کشورها، برندهایی مثل Mario، Zelda، Angry Birds ابتدا دارایی فکری خلق کردند و سپس شرکت شکل گرفت — یعنی IP شرکت را ساخته است، نه شرکت و تیم IP را. و خبر بهتر اینکه IP ها همیشه سرمایه پذیر هستند.


🔶 جمع‌بندی: از انسان به اندیشه، از اندیشه به میراث

 

در سرمایه‌گذاری هوشمند، باید میان «دارایی انسانی» و «دارایی فکری» تفاوت قائل شد.
انسان‌ها می‌آیند و می‌روند، اما اندیشه‌ها اگر به ساختار تبدیل شوند، می‌مانند.

اگر هدف شما از سرمایه‌گذاری در بازی، سود کوتاه‌مدت است، پولتان را در تبلیغات بگذارید.
اما اگر به دنبال ماندگاری، برند، و میراث فرهنگی و حتی تاریخی هستید، تنها راه، سرمایه‌گذاری بر دارایی فکری است — جایی که خلاقیت، هویت، و آینده به هم می‌رسند.

فـرهـود فـرمنــد

مالک دارائی های فکری: سوپر شیپ، طلسم، وایا (دردسر همستر)🏆، کوهنورد🏆، فاویان فنری🏆، محیطبانِ محیطبانان🏆، …

استودیو سرگرمی های نیو

دیدگاهتان را بنویسید